نقش بازی درمانی در بهبود مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان با اختلال یادگیری

اختلال یادگیری از اختلالات در دوران کودکی است که معمولا با ورود کودک به مدرسه و شروع دوره ابتدایی خود را نشان می دهد. این اختلال به دلیل ضعفی که در مدارهای عصبی مغز وجود دارد مانع از آن می شود که کودک بتواند مهارت های و توانایی های زبانی و تحصیلی را کسب کند و به همین دلیل در خواندن، نوشتن و ریاضیات به مشکل می خورد. این مساله خود را بصورت نارساخوانی (عدم توانایی ارتباط برقرار کردن بین صدا و شکل حروف و روان خوانی)، نارسانویسی (عدم توانایی در تولید صداهای شنیده شده به نوشتار) و نارسایی در ریاضی (عدم یادگیری عملیات های ریاضی و درک مساله) نشان می دهد. این کودکان در درک مهارت های پایه زبانی و همچنین استفاده و کاربرد زبان مشکل دارند و امکان دارد که کودکانی با صحبت نامنسجم باشند. این کودکان نیاز است تا از طریق ارزیابی های بالینی توسط روانشناسان بررسی شوند و پس از تشخیص آن درمان های موجود را جهت رفع مشکلات شروع و دریافت کنند.

امروزه روش های بسیاری در کمک به کودکان با اختلال یادگیری و ارتقا توانایی های آنها بهره برده می شود که از این جمله موارد می توان به بازی درمانی اشاره کرد. بازی درمانی روشی است که به وسیله آن طبیعت کودک به صورت بیانی و نمادی معنی می شود و روشی برای مقابله با استرس های هیجانی و همچنین برای کودکانی که دچار آشفتگی های ناشی از مشکلات خانوادگی هستند به کار می رود. این تکنیک به کودکان این توانایی را می دهد تا مسائلی را که نمی توانند در محیط روزانه خودشان مطرح کنند، در قالب بازی انجام دهند و با هدایت درمانگر هیجانات منفی خود را نمایان کنند. تحقیقات انجام شده در سال های اخیر تاکید پژوهشگران این حوزه بر بازی درمانی را نشان می دهد و آن را به عنوان تکنیکی که مشکلات اجتماعی و هیجانی را کاهش می دهد، مطرح می کند. یکی از مشکلاتی که دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با آن مواجه هستند و می تواند تحت تاثیر بازی درمانی قرار بگیرد، مشکلات رفتاری است. مطالعات مختلف در فرهنگ های مختلف نشان داده است که درصد قابل توجهی از کودکان مدرسه و قبل از مدرسه دچار مشکلات رفتاری هستند. مشکلات رفتاری، مشکلات فردی و اجتماعی فراوانی را به وجود می آورد. کودکان مبتلا به اختلال های رفتاری خانواده، آموزشگاه و اجتماع را با مسائل و دشواری های گوناگونی مواجه می کنند و آنها را نیز در برابر آشفتگی های روانی-اجتماعی دوران نوجوانی و حتی بزرگسالی آسیب پذیر می سازند. محققان مشکلات رفتاری کودکان را به دو دسته رفتار درونی و رفتار بیرونی تقسیم کرده اند. کودکانی که دارای ویژگی برونی کردن رفتار هستند، معمولا رفتارهای تهاجمی و پرخاشگرانه دارند. در مقابل کودکانی که رفتار درونی دارند، دارای رفتاری ناپخته و اغلب گوشه گیر هستند. این نوع رفتارها در کودکان مبتلا به اختلال های یادگیری بیشتر گزارش شده است. علاوه بر پرخاشگری در تعدادی از کودکان ناتوان در یادگیری، برخی از این کودکان باعث می شود که در کلاس های درس بی با توجهی مواجه شوند. بسیاری از دانش آموزان دارای اختلال یادگیری به علت ناکامی ناشی از دشواری های یادگیری خود، اعمال نامعمول دارند و در آنها نوعی احساس خود ارزشمندی منفی ایجاد می شود. در همین رابطه روانشناسان بیان می کنند که رشد هیجنی این دانش آموزان به شکلی متفاوت با دانش آموزان عادی صورت می گیرد. آنان به جای آموختن و کسب نگرش هایی درباره تکالیفی که می توانند انجام دهند، اغلب به آموختن آنچه نمی توانند انجام دهند توجه می کنند. کودکان مبتلا به اختلال یادگیری دامنه توجهی کوتاهی دارند، از عزت نفس پایین برخوردارند، در ارتباط با اعضای خانواده، اطرافیان و مردم مشکل دارند و به آسانی ناکام می شوند. همچنین کنترل پایین روی رفتار، بیش فعالی، بی قراری، عملکرد ضعیف و خود کارآمدی پایین از ویژگی های آنها است. در همین راستا است که محققان مختلف بازی درمانی گروهی را برای بهبود مشلات هیجانی و رفتاری همراه با اختلال یادگیری در کودکان مبتلا به کار گرفته اند و با نتایج مثبتی روبرو شده اند.