TDCS چیست؟
تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای یا tDCS یکی از روشهای تحریک مغزی است که در سالهای اخیر توجه ویژهای را در حوزه پژوهشی و درمانی به خود جلب کرده است. در این روش دو الکترود که حامل جریان الکتریکی مستقیمی هستند روی سر نصب میشوند و شدت جریان ضعیفی را از طریق عبور جریان از جمجمه و لایههای محافظ مغزی به نواحی مختلف قشر مخ مغز منتقل میکند.
میزان شدت جریان الکتریکی و مدت زمان اعمال این تحریک از طریق دستگاه tDCS و توسط درمانگر یا محقق صورت می گیرد. به صورت کلی شدت جریان بین ۰.۵ تا ۲ میلیآمپر و مدت زمان ۱۰ تا ۲۰ دقیقه تحریک در پژوهشها توصیه شده است. در این روش دو الکترود روی سر نصب میشود که یکی دارای قطب منفی و دیگری دارای قطب مثبت است. قطب مثبت را آند و قطب منفی را کاتد مینامند. مطالعات مختلف نشان دادهاند که این روش میتواند در تغییر عملکرد سلولهای عصبی و همچنین بهبود تواناییهای ذهنی افراد سالم و کاهش علائم و مشکلات روانشناختی موثر باشد.
تحریک نواحی مغزی به وسیله جریان مستقیم درون جمجمه
اگر تصور کنیم با یک متخصص بیماریهای روانی در قرن هجدهم میلادی همکلام شدهایم، به احتمال خیلی زیاد در مورد تعاریف و مفاهیم موجود در این علم با او به تفاهم نخواهیم رسید. این مسأله بیش از هر چیز نمایانگر رشد سریع علم روانشناسی و تغییر پارادایمهای آن است. به طوری که در سی سال گذشته جهت بسیاری از مطالعات بر روی شناخت ساختار و کارکرد مغز متمرکز شده است. در نتیجه انتظار میرود که در آینده نزدیک مسیر بسیاری از درمانها به سمت این رویکرد متمایل شود.
تحریک نواحی مغزی به وسیله جریان مستقیم درون جمجمهای که به اختصار tDCS نامیده میشود، در جوامع بین المللی به عنوان یکی از امیدهای درمانی برای بهبود علائم افسردگی، سردردهای میگرنی، بازتوانیهای پس از سکته و اسکیزوفرنی شناخته میشود. به بیان شفافتر tDCS یک تکنیک نوین است که بهوسیله جریانهای الکتریکی بسیار ضعیف، نشانههای بیماری را در شخص برطرف میسازد.
بهتر است در ابتدا به روش کار tDCS بپردازیم. به وسیله این دستگاه کوچک و قابل حمل، یک جریان مستقیم و ضعیف در حد ۱ تا ۲ میلیآمپر از طریق الکترودها به مغز وارد میشود. تمام فرآیند کار با tDCS بدون بیهوشی و جراحی انجام میشود. در واقع فقط لازم است که همانند تصویر، الکترودها به پوست سر و صورت متصل شوند. این جریان الکتریکی ضعیف که توسط فرد احساس نمیشود، باعث تغییر فعالیت نورونهای مغزی میشود که به تبع آن تولید انتقالدهندههای عصبی مغز دستخوش تغییر میگردد.
ما امروزه میدانیم که برخی مناطق در مغز فرد افسرده فعالیت کمتری نسبت به فرد سالم دارند. برای مثال در این بیماری فعالیت مناطق مغزی مربوط به توجه و تمرکز، ادراک، یادگیری و حافظه مختل میشود. به همین دلیل است که میبینیم بیماران مبتلا به افسردگی اغلب دچار بدبینیهای شدید در مورد شایستگی خودشان هستند. بر اساس این موضوع، درمان افسردگی با استفاده از tDCS مورد مطالعه محققان قرار گرفت. یافتههای پژوهشها نشان میدهند که عمده مشکلات در افکار و احساسات این افراد، با نقص عملکرد در بخشهای هیپوکامپ، آمیگدال و قشر پیشپیشانی است. طیف وسیعی از روانشناسها و متخصصان علوم اعصاب عقیده دارند که درمان با tDCS میتواند اثرات بلندمدتتری نسبت به داروها ایجاد کند. ضمن آنکه فرد بیمار عوارض آزاردهنده کمتری هم تجربه خواهد کرد.
نتایج بررسیهای متعدد بیان میدارند که اثرات ضدافسردگی tDCS مربوط به تغییر فعالیت در مراکز پردازش عاطفی مغز است. یافتههای تحقیقات محدود از آن حکایت دارند که tDCS در هنگام ترکیب با داروهای ضد افسردگی میتواند بهمراتب مفیدتر واقع شود. اثر این درمان ترکیبی میتواند بیشتر از تجویز داروها و یا tDCS بهتنهایی باشد. این تکنولوژی نوین باید به عنوان یک درمان نوظهور و امیدوارکننده برای خلق افسرده درنظرگرفته شود.
در پایان لازم است به عوارض خفیف tDCS اشاره شود. به طور کلی این درمان جزء امنترین درمانها در بین سایر روشهای معمول است. اما برخی افراد ممکن است کمی سوزش و یا خارش در محل اتصال الکترود را احساس کنند.
خلاصه اگر تصور کنیم با یک متخصص بیماریهای روانی در قرن هجدهم میلادی همکلام شدهایم، به احتمال خیلی زیاد در مورد تعاریف و مفاهیم موجود در این علم به تفاهم نخواهیم رسید. این مسأله بیش از هر چیز نمایانگر رشد سریع علم روانشناسی و تغییر پارادایمهای آن است. تحریک نواحی مغزی به وسیله جریان مستقیم درون جمجمهای که به اختصار tDCS نامیده میشود، در جوامع بین المللی به عنوان یکی از امیدهای درمانی برای بهبود علائم افسردگی شناخته میشود. به وسیله این دستگاه کوچک و قابل حمل، از طریق الکترودها یک جریان مستقیم و ضعیف در حد ۱ تا ۲ میلیآمپر به مغز وارد میشود. تمام فرآیند کار با tDCS بدون بیهوشی و جراحی انجام میشود. نتایج بررسیهای متعدد بیان میدارند که اثرات ضدافسردگی tDCS مربوط به تغییر فعالیت در مراکز پردازش عاطفی مغز است. این تکنولوژی نوین باید به عنوان یک درمان نوظهور و امیدوارکننده برای خلق افسرده درنظرگرفته شود.