اختلال افسردگی

عنوان مطالب (جهت دسترسی سریع) نمایش

توهم شنیداری

از دوران کودکی منزوی بودم و هیچ دوست صمیمی نداشتم. بابت این موضوع همیشه در مدرسه اذیت می شدم و ناراحت بودم. وقتی وارد دوران راهنمایی شدم، این موضوع شدت بیشتری پیدا کرد. من اغلب اوقات غمگین و افسرده بودم و زیاد گریه می کردم. حوصله و انرژی ام افت کرده بود و انگیزه انجام کاری را نداشتم. در آغاز دوره نوجوانی به یک آدم افسرده تبدیل شده بودم. در کنار این مشکل، عصبانیت و تحریک پذیری شدیدی نیز داشتم، به طوری که اغلب اوقات در خانه در حال جر و بحث و داد و فریاد بودم. کوچکترین حرف یا کاری مرا عصبی و پرخاشگر می کرد و خانواده بخاطر این موضوع بسیار نگران بودند و نمی دانستند چطور با من رفتار کنند.

عکس مربوط به نمونه موفق اضطراب و افسردگی

پرخاشگری هایم باعث شده بود بیشتر منزوی و تنها شوم. از نظر تحصیلی نیز افت پیدا کرده بودم، زیرا تمرکزم نسبت به سابق کمتر شده بود و این امر نیز نگرانی خانواده را تشدید می کرد.

در نهایت پدر و مادرم تصمیم گرفتند برای ارزیابی روانشناختی شرایط من و تشخیص مشکلات احتمالی به یک روانپزشک یا روانشناس یا یک کلینیک روانشناسی مراجعه کنند. از آنجایی که شرایط برای خودم هم غیر قابل تحمل شده بود، با تصمیم آنها برای ملاقات با روانشناس یا روانپزشک موافقت کردم. از طریق تلویزیون با کلینیک آتیه که یک کلینیک روانشناسی و روانپزشکی است، آشنا شدیم و وقت کمیسیون اولیه گرفتیم. در جلسه کمیسیون آتیه، روانپزشک و روانشناس مربوطه شرح حال کامل و مفصلی از وضعیت من گرفتند و نهایتا تشخیص دادند که من مبتلا به اختلال افسردگی شده ام. تحریک پذیری شدید، افت عملکرد و خلق پایین از ویژگی های بارز این اختلال روانپزشکی است. طبق نظر روانپزشک، دارو برای من تجویز نشد و ایشان برای دریافت درمان روانشناسی مرا به کلینیک خلق ارجاع دادند.

در کلینیک خلقی آتیه، مدیر کلینیک توضیحات بیشتری در مورد مشکل من و اقدامات درمانی موثر برای آن ارائه کرد. مدیر کلینیک خلقی درمان tDCS (تحریک الکتریکی مغز) را برای من تجویز کردند و توضیح داد که این روش درمانی تکنولوژیک، شرایط خلقی مرا بهبود می بخشد و با توجه به اینکه مشکل اصلی من افسردگی است، با بهبود شرایط خلقی مشکلات دیگر نیز کمرنگ و برطرف خواهند شد. علاوه بر درمان tDCS (تحریک الکتریکی مغز) ، قرار شد روان درمانی نیز به عنوان بخش دیگری از درمان روانشناسی و روانپزشکی من آغاز شود تا روی عوامل استرس زای محیطی، روابط اجتماعی و مهارت های بین فردی من نیز همزمان کار شود.

جلسات درمان tDCS (تحریک الکتریکی مغز) را در آتیه آغاز کردم. در حین جلسات درمان، درمانگر از من می خواست که به منظور حل مشکل تمرکز یکسری بازی هایی را انجام دهم که عمدتا روی تمرکز، حافظه و عملکردهای منطقی ذهن کار می کرد و این باعث بهتر شدن تمرکزم به مرور زمان شد. با پیش رفتن جلسات درمان، احساس آرامش بیشتری می کردم. روی رفتارهایم تسلط بیشتری پیدا کرده بودم و دفعات عصبی شدنم کمتر از سابق شده بود. مواردی هم که پیش می آمد عصبی شوم، سریع تر از قبل عصبانیت ام فروکش می کرد و آرام می شدم. از نظر شرایط خلقی نیز تغییرات زیادی احساس می کردم. مانند گذشته غمگین و گرفته نبودم و حوصله ام برای انجام کارهایم بیشتر شده بود. درس خواندن هم برایم راحت تر از قبل شده بود، چون می توانستم بهتر تمرکز کنم و در نتیجه مطالب را سریع تر یاد می گرفتم.

در انتهای دوره درمان تقریبا همه مشکلاتی که به خاطر آنها به کلینیک روانپزشکی و روانشناسی آتیه مراجعه کرده بودم برطرف شده بود. شرایط خلقی و علائم افسردگی مانند غمگینی، بی حوصلگی و گریه کردن رفع شده بود و تمرکزم به حد قابل قبولی رسیده بود. پرخاشگری هایم نیز کاهش محسوس پیدا کرده بود. مدیر کلینیک خلقی برای تثبیت و ماندگاری اثرات درمانی توصیه کردند که جلسات رواندرمانی را حتما ادامه بدهم و جلسات ماهیانه tDCS (تحریک الکتریکی مغز) را نیز در ماه های آینده به صورت متناوب برای جلوگیری از علایم عود بیماری ام در آتیه داشته باشم.

نظر مدیر کلینیک : مراجع و خانواده ایشان با شکایت افسردگی، تحریک پذیری و مشکل در تمرکز به آتیه مراجعه کردند. بعد از گرفتن شرح حال کامل، به این تشخیص رسیدیم که مشکل اصلی ایشان افسردگی است و مشکل در تمرکز و تحریک پذیری به عنوان علائمی از افسردگی در دوره توجوانی خود را نشان داده اند. به همین دلیل کار درمان بر روی مشکلات خلقی ایشان آغاز شد. با توجه به پایین بودن سن مراجع و داشتن سابقه تشنج، درمان tDCS برای ایشان تجویز شد و مراجع همزمان جلسات روان درمانی را نیز آغاز کرد. در جلسات tDCS، با تحریک ناحیه ای که کم کاری آن منجر به ایجاد علایم افسردگی می شود، سعی در برطرف کردن علایم افسردگی شد. جلسات روان درمانی نیز به صورت هفتگی برای کاهش و مدیریت استرس های محیطی و بهبود روابط اجتماعی فرد انجام شد. خانواده درمانی یا مشاوره خانواده نیز برای ایشان در نظر گرفته شد که آن را نیز شروع کردند.

بعد از اتمام 20 جلسه tDCS، مراجع بهبودی بالایی را در علایم افسردگی، تمرکز و تحریک پذیری گزارش کرد. با توجه به اثربخشی بالای درمان، به ایشان توصیه شد که جلسات ماهیانه درمان tDCS و روان درمانی را در ماه های آینده در آتیه پیگیری کند تا بتوان در حد امکان از عود علائم جلوگیری کرد.

نتایج نقشه مغزی بعد از درمان مراجع نشان دهنده بهبود در امواج بتا و های بتا است که این به معنی بهبود تمرکز است. وضعیت خواب نیز بهتر شده است. از نظر شلوغی فکری هم ذهن مراجع آرامش بیشتری پیدا کرده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *