«افسردگی همان احساس غمگینی نیست!»
«افسردگی شایعترین دلیل از کارافتادگی در دنیاست.»
«توصیف افسردگی برای کسی که تا به حال آن را تجربه نکرده بسیار دشوار است. افسردگی، صرفاً غمگین بودن نیست که به گریه و احساس ناراحتی بیانجامد. افسردگی، سرمای عدم وجود احساسات است، حسی از تهی بودن.» جی. کی. رولینگ
همه ما در زندگی روزمره حالتهای ناراحتی، بیحالی، بیعلاقگی یا لذت نبردن از فعالیتهای روزانه را تجربه کردهایم. افسردگی، فراتر از واکنشهای عاطفی گذرا به رویدادهای زندگی یا تغییرات خلقی عادی است. افسردگی، احساس غمگین بودن و فقدان انگیزه به مدت طولانی است که باعث اختلال در زندگی عادی فرد میشود. افسردگی بسیار شایع است. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی (WHO) افسردگی شایعترین دلیل از کارافتادگی در دنیاست و بیش از 264 میلیون نفر به آن دچار هستند. 800 هزار مورد خودکشی ناشی از افسردگی در سال (تقریباً هر دقیقه دو نفر) باعث شده که افسردگی دومین علت شایع مرگ و میر در افراد 15 الی 29 ساله باشد.
«افسردگی در میان تمام جنسیتها، نژادها و طبقههای اجتماعی شایع است.»
همه انسانها از تمام اقشار و گروههای سنی میتوانند افسرده شوند: از کودکان گرفته تا بزرگسالان، از مهربانترین آدمها تا عصبیترین ایشان. افسردگی ممکن است در برخی از گروههای سنی (مانند نوجوانان)، جنسیتها مانند زنان یا افراد دارای سابقه خانوادگی افسردگی شایعتر باشد ولی از هر جسنیتی، نژاد یا طبقه اجتماعی که باشید میتوانید دچار افسردگی شوید.
«عوامل ارثی، بیوشیمیایی، محیطی و اجتماعی از مهمترین دلایل دچار شدن به افسردگی هستند.»
افسردگی دلایل متعددی دارد که در اینجا به مهمترین آنها میپردازیم:
تحقیقات علمی نشان داده است که افسردگی میتواند خانوادگی باشد، یعنی افراد ژنهایی که باعث افسردگی میشوند را از والدین خود به ارث میبرند. البته اینکه یک فرد افسرده در خانواده درجه یک خود داشته باشید لزوماً به معنی اینکه شما نیز افسردگی را تجربه خواهید کرد نیست و بسیاری از افراد بدون سابقه خانوادگی دچار افسردگی میشوند.
انتقال دهندههای عصبی موادی هستند که در مغز به انتقال پیامها بین سلولهای عصبی کمک میکنند. برخی از انتقالدهندههای عصبی در تنظیم خلق و خو تأثیرگذار هستند. در افراد افسرده، میزان این مواد شیمایی یا اثربخشی آنها ممکن است پایین بیاید.
تغییرات هورمونی نیز میتوانند علایم افسردگی را ایجاد کنند. مثلاً تغییرات هورمونی ناشی از قائدگی، بارداری، زایمان و یائسگی میتوانند باعث افسردگی شوند. همچنین اختلالات غده تیروئید (کمکاری و پرکاری) و کمبود ویتامین دی نیز میتوانند باعث افسردگی شوند. همچنین بیماریها (حتی برخی از ویروسها) و دردهای مزمن (مانند ام اس، دیابت نوع 2 و میگرن) میتوانند باعث تغییرات بیوشیمایی در بدن شوند که باعث بروز علایم افسردگی شود. افرادی که یک بیماری روانی دارند احتمال بیشتری برای دچار شدن به یک اختلال روانی دیگر دارند، مثلاً اضطراب و افسردگی معمولاً با هم تشخیص داده میشوند.
آسیبهای روحی در کودکی (مانند آزار و اذیت) میتوانند باعث افزایش ریسک دچار شدن به بیماریهای روانی مانند افسردگی شوند. محققان آسیبهای دوران کودکی را به سه بخش آزار و اذیت (روحی، عاطفی و جنسی)، مشکلات خانوادگی (خشونت، طلاق، اعتیاد، بیماری روانی یا زندانی شدن یکی از والدین) و اهمال (جسمی و عاطفی) تقسیم میکنند و هر چهقدر فرد در دوران کودکی بیشتر با این آسیبها برخورد داشته بوده باشد، احتمال دچار شدن به افسردگی بیشتر میشود.
بسیاری از مردم مشکلات اقتصادی از مهمترین عوامل استرسزا در زندگی خود میدانند و افرادی که مشکلات اقتصادی جدی دارند یا فقیر هستند دو برابرافراد دیگر در معرض افسردگی قرار دارند. همچنین مشکلات اقتصادی میتواند باعث سختتر شدن ورود به دوره درمان و در نتیجه عدم رهایی از کاهش کارایی ناشی از افسردگی شود. مطالعات نشان دادهاند که در برخی از افراد بهتر شدن اوضاع اقتصادی اثر مثبتی بر وضعیت روانی ایشان دارد.
برخی از افراد در ماههای خاصی از سال یا حتی ساعتهای خاصی از روز میتوانند احساس افسردگی کنند. مطالعات نشان دادهاند که آلودگی هوا در محیطهای شهری نیز میتواند باعث افسردگی در افراد، خصوصاً در جوانان شود.
برخی از ویژگیهای شخصیتی، مانند عدم اعتماد به نفس، بدبینی، کمالگرایی یا انتقاد از خود میتواند باعث افزایش احتمال دچار شدن فرد به افسردگی یا سایر اختلالات روانی شوند.
وقایع مهم زندگی (از رویدادهای مثبتی مانند ازدواج گرفته تا اخراج شدن از کار) میتوانند باعث استرس شوند. استرس باعث افزایش سطح کورتیزول در خون میشود که به نوبه خود باعث افزایش سطح سروتونین و بروز علایم افسردگی میشود. استرس ناشی از کار یا تحصیل نیز میتواند فرد را مستعد افسردگی کند.
اندوه میتواند علایمی مانند افسردگی ایجاد کند ولی معمولاً از نظر زمانی محدود است و با گذر زمان فرد واقعه را پذیرفته و از آن میگذرد. برخی از انواع اندوه، مانند از دست دادن ناگهانی عزیزان، میتواند باعث تبدیل افسردگی ناشی از اندوه به افسردگی بالینی شود.
استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی یا درگیری بیش از حد در فضای آنلاین میتواند باعث افسردگی شوند، خصوصآً اگر فرد سبک زندگی بدون تحرک و غیر اجتماعی داشته باشد.
استفاده از برخی از داروها (مانند راکوتان، بتالاکرها، کورتونها، اینترفرونها و استاتینها میتواند باعث مستعد شدن مصرفکننده برای دچار شدن به افسردگی شود. اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا داروهای غیر تجویزی نیز میتوانند باعث افسردگی شوند و حتی احتمال بروز همزمان اعتیاد و افسردگی وجود دارد.
رژیم غذایی و فعالیت فیزیکی افراد نیز تأثیر مستقیمی بر وضعیت خلقی ایشان دارد. تحقیقات نشان دادهاند که میکروبهای دستگاه گوارش و نوع رژیم غذایی میتوانند در بروز افسردگی تأثیرگذار باشند. افزایش وزن و کاهش فعالیت فیزیکی میتواند باعث افسردگی شود. افراد دارای اضافه وزن و چاق احتمال بیشتری برای دچار شدن به افسردگی دارند. فعالیت فیزیکی منظم و رژیم غذایی سالم نه تنها میتواند به مدیریت افسردگی کمک کند بلکه حتی میتواند باعث پیشگیری از آن شود.
«اگر در دو هفته حداقل پنج عدد از این علایم را داشتید برای تشخیص و ارزیابی به متخصص مراجعه کنید.»
همه تجربه یکسانی از افسردگی ندارند و درجات آن از خفیف تا شدید متغیر است. توجه داشته باشید احساس ناراحتی و کمبود انگیزه در زندگی طبیعی است، ولی بسیاری از دورههای اندوه و ناامیدی مدت کوتاهی دوام دارند و با گذشت زمان و گذر از رویداد های تلخ، فرد به حالت عادی برمیگردد در حالی که یک دوره افسردگی حداقل دو هفته طول میکشد. در اینجا شایعترین علایم و نشانههای افسردگی را بررسی میکنیم پیشنهاد میکنیم که اگر در دو هفته حداقل پنج عدد از این علایم را داشتید برای تشخیص و ارزیابی به متخصص مراجعه کنید. توجه داشته باشید که برخی از این علایم متضاد هم هستند و بنابرین با هم بروز پیدا نمیکنند (مثلاً بیخوابی با خواب آلودگی همراه نمیشود).
عصبانیت، تحریکپذیری، میل به خشونت، اضطراب و بیقراری از نشانههای خلقی افسردگی هستند.
احساس پوچی، غم، ناامیدی، بیارزش بودن و گناه میتوانند از نشانههای عاطفی افسردگی باشند.
از دست دادن انگیزه، لذت نبردن از سرگرمیها، احساس خستگی، فکر خودکشی، سؤمصرف مواد مخدر و الکل برای فرار از احساسات و رفتار پر مخاطره از جمله نشانههای رفتاری افسردگی هستند.
افسردگی میتواند باعث کاهش میل یا توانایی جنسی شود.
افسردگی میتواند باعث تمرکز ضعیف، دشواری در به پایان رساندن کارها، کندی در تکلم و برقراری روابط اجتماعی شود.
بیخوابی، بیقراری در خواب، خواب آلودگی و عدم خوابیدن در شب از جمله اختلالاتی هستند که میتواند به خاطر افسردگی پدیدار شوند.
افسردگی میتواند باعث خستگی جسمی، دردهای بدنی، سردرد، مشکلات گوارشی، پرخوری یا بیاشتهایی در فرد شود.
اگر با مطالعه موارد فوق احساس میکنید که دچار افسردگی هستید، فرم زیر را پر کنید تا همکاران ما در اسرع وقت با شما تماس بگیرند.
«علاوه بر بررسی علایم بالینی، تستها و آزمایشهای تشخیصی دیگری نیز برای تعیین نوع افسردگی و برنامه درمانی ضروری هستند»
علامتهایی که در بخش قبلی عنوان شد به عنوان ملاکهای تشخیصی افسردگی شناخته میشود. این ملاکها به متخصص بالینی و یا خود بیمار کمک میکند تا از نوع اختلال خود باخبر شود. در کنار بررسی علائم بالینی، تستها و مکانیزم های تشخیصی بهتری وجود دارد که میتواند به متخصص برای شناسایی دقیق نوع اختلال و برنامهریزی مناسب جهت درمان هرچه بهتر کمک کند. گروه آتیه درخشان ذهن با کاربرد ابزارهای تشخیصی دقیقی همچون نقشه مغزی (QEEG) تلاش میکند تا به این مهم برسد.
الکتروانسفالوگرافی کمّی (qEEG) یا نقشه مغزی از ابزارهای جدید در بررسی مغز است که با پیشرفت فناوری در دهه های اخیر توانایی مطالعه دقیق تر عملکرد مغز در انسان را به ما داده است. تا قبل از به کارگیری این ابزار از سوی روانپزشکان و روانشناسان برای تشخیص مشکلات روانشناختی، این بیشتر پزشکان حوزه عصب شناسی بودند که برای تشخیص بیماری های عصبی به ویژه صرع از آن استفاده می کردند.
به تدریج و با پیشرفت فناوری و روش های تحلیل امواج جسمانی انسان، به ویژه امواج مغزی، استفاده از امواج مغزی برای بررسی و تشخیص مشکلات روانشناختی وارد تحقیقات و مطالعات بالینی شد. تحقیقات علمی در حوزه مغز نشان داد که می توان از راه تحلیل و بررسی امواج مغزی به شیوه عملکرد مغز دست یافت. همین موضوع شروعی شد برای شناسایی و بررسی عملکرد سالم مغز انسان. به طبع آن و با انجام تحقیقات بیشتر، این مسئله وارد جمعیت های بالینی شد.
استفاده از QEEG در جمعیت های بالینی با مشکلات روانشناختی به حدی رسید که نشان دهنده تمایز بین نقشه مغزی این افراد با افراد بدون اختلالات روانشناختی بود. به عنوان نمونه، یکی از مهمترین یافته ها در این زمینه در اختلال نقص توجه-بیش فعالی (ADHD) بود. محققان توانستند نشان دهند که نسبت موج تتا به موج بتا در کودکان ADHD نسبت به کودکان بدون این اختلال از یک نسبت خاصی بالاتر است. آنها توانستند نشان دهند که این نسبت می تواند به عنوان شاخصی برای تشخیص این اختلال و تمایز قائل شدن بین کودکان با و بدون ADHD شود. نمونه دیگری از این یافته ها، نتایج تحقیقاتی به دست آمده در بیماران با اختلالافسردگی اساسی است. تحقیقات نشان داده اند که افراد با اختلال افسردگی دارای یک ناقرینگی در توزیع موج آلفا بین دو نیمکره چپ و راست هستند. افرادبا اختلال افسردگی اساسی دارای دامنه امواج آلفای بیشتری در نیمکره چپ خود نسبت به نیمکره راست هستند. این می تواند به عنوان یکی از نشانه های وجود اختلال افسردگی در این افراد باشد.
به کارگیری چنین ابزاری در کنار مصاحبه بالینی و ابزارهای پرسشنامه ای یا آزمون های رایانه ای، می تواند دقت تشخیص بیماری روانشناختی مورد نظر بسیار بیشتر کند. مسئله ای که باعث تجویز درمان مناسب و کارآمدتر هم می شود. این مهم به خوبی در مرکز خدمات درمانی آتیه پوشش داده می شود.
«افسردگی عمده، افسردگی مداوم، اختلال دو قطبی، افسردگی پس از زایمان، اختلال ناخوشی پیش قاعدگی، اختلال خلقی فصلی و افسردگی غیر معمول از انواع رایج افسردگی هستند.»
همانطور که افسردگی دلایل مختلفی میتواند داشته باشد، انواع متنوعی نیز دارد. افسردگی شامل مجموعهای از اختلالات روانی میشود که هر کدام نیاز به تشخیص و درمان متفاوت دارند.
وقتی واژه افسردگی بالینی را شنیدید، احتمالا منظور از آن اختلال افسردگی اساسی یا عمده (Major Depressive Disorder) است. افسردگی اساسی از انواع مختلف اختلالات خلقی محسوب میشود که همراه با نشانههای زیر ظاهر میگردد:
اگر افراد بیشتر این نشانهها را برای بیش از دو هفته تجربه کردند، تشخیص افسردگی عمده را دریافت میکنند.
دیستایمی (dysthymia)، که با عنوان اختلال افسردگی مداوم شناخته میشود، حالتی است که در آن نشانههای افسردگی در بیشتر روزها و برای بیشتر از دو سال وجود دارد. شما هم احتمالا در زندگی خود با این افراد برخورد داشتهاید. این افراد انگار هیچ وقت حال خوبی ندارند و همیشه غمگین به نظر میرسند. دیستایمی میتواند خفیف، متوسط و شدید باشد.
افسردگی دوقطبی (manic depression) یکی از انواع اختلالات خلقی محسوب میشود که با دورههایی از خلق خوب (خوشحالی) همراه است. این دورههای خوشحالی را به نام مانیا میشناسند. دوره های مانیا ممکن است خفیف (هیپومانیا) یا شدید باشد. در حالت مانیای شدید، اختلال زیادی در زندگی فرد ایجاد میشود و در اغلب اوقات نیاز به بستری کردن احساس میشود. حجم انبوهی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی، دوره هایی از افسردگی را نیز در زندگی خود تجربه میکنند. بیمارانی که با عنوان دو قطبی شناخته میشوند، نشانههای هیجانی و فیزیکی مشخصی را تجربه میکنند:
خطر خودکشی در بیماران دوقطبی 15 برابر بیشتر از جمعیت عمومی است. در موارد شدید ممکن است علائم گسیختگی روانی یا سایکوز نیز دیده شود.
بارداری ممکن است موجب برخی تغییرات هورمونی قابل توجه شود و از این طریق اثر شدیدی بر خلق زنان بگذارد. در این شرایط ممکن است شروع افسردگی در هنگام بارداری یا پس از زایمان (postpartum depression) اتفاق بیفتد. افسردگی پس از زایمان فراتر از اندوه پس از زایمان است. این بیماری در شکل های مختلفی بروز پیدا میکند. نوع خفیف آن یک حالت رخوت و غمگینی است که نیاز به درمان دارد. از سوی دیگر ممکن است نوع شدید آن برای فرد روی دهد که به روانپریشی پس از زایمان معروف است. در این حالت تغییرات خلقی با گیجی، توهم و هذیان همراه است.
سندروم پیشقاعدگی (Premenstrual syndrome) یک اختلال بالینی است که با نشانههای بسیاری همچون تحریک پذیری، خستگی، اضطراب، دمدمی مزاجی، افزایش اشتها، ولع غذا، دردهای بدنی و حساسیت سینه همراه است. اما افسردگی ناخوشی پیشقاعدگی (Premenstrual dysphoric disorder)، یک اختلال مجزاست. هرچند نشانههای مشابهی با سندوم پیشقاعدگی دارد، اما نشانههای خلقی نمود بیشتری دارند. این نشانهها عبارتند از:
درمانهای هورمونی به همراه ضدافسردگیها میتواند به این افراد کمک کند.
اگر در فصل زمستان از افسردگی، خواب آلودگی و افزایش وزن رنج میبرید و در فصل بهار احساس خوبی دارید، ممکن است دچار اختلال افسردگی فصلی (Seasonal affective disorder) باشید. امروزه این اختلال را با عنوان افسردگی اساسی، به همراه الگوی فصلی میشناسند. محققان بر این باورند که این اختلال به جهت بهم ریختن ریتم سیرکادین بدن اتفاق میافتد. یکی از راههای تنظیم ریتم سیرکادین بدن، ورود نور از طریق چشمهاست. بنابراین در فصل زمستان که نور محیط کاهش مییابد، افسردگی فصلی اتفاق میافتد. افسردگی فصلی در مناطق انتهایی قطب شمال و جنوب بیشتر است. یکی از راههای درمان این اختلال، نوردرمانی است که طی آن فرد در معرض نور مصنوعی قرار میگیرد تا کمبود نور محیط جبران شود.
آیا برای شما این اتفاق افتاده است که در دورههایی از زندگی، نشانههایی از افسردگی را تجربه کنید اما به محض روبرو شدن با اتفاقات مثبت حالتان خوب شود؟ بر اساس این نشانهها، ممکن است تشخیص افسردگی غیرمعمول یا آتیپیک (atypical depression) را دریافت کنید. افسردگی آتیپیک، با نشانههایی همراه است که با علائم معمولی و شناخته شده افسردگی تفاوت دارد. خلق این دسته از افراد واکنشی است. یعنی با بروز اتفاقات خوشایند، شاد میشوند و در صورت تداوم شرایط مطلوب خارجی، گاهی در یک دوره زمانی طولانی خلق این افراد عادی به نظر میرسد. این وضعیت برعکس آن چیزی که از اسم آن برمیآید، شیوع بیشتری دارد. عمومیترین نشانههای افسردگی آتیپیک عبارتند از:
اختلال افسردگی اساسی یکی از ختلال هایی است که به دلیل بالا رفتن شیوع آن در دهه های اخیر، همواره مد نظر سازمان های جهانی سلامت روان بوده است. دارو درمانی، روان درمانی و مشاوره فردی و گروهی و تحریک مغزی از جمله درمان های متداول در بهبود و رفع علائم افسردگی هستند.
«درمانهای دارویی افسردگی، متداولترین روش درمان این عارضه هستند ولی میتوانند عوارض داشته باشند.»
درمان های دارویی یکی از رایج ترین درمان ها در رفع علائم و نشانه های افسردگی هستند. درمان های دارویی دارای سابقه بیشتری نسبت به سایر درمان های موجود در درمان افسردگی دارند.
مبنای استفاده از درمان های دارویی به نحوه عملکرد سلول های عصبی بر می گردد. سلول های عصبی دارای سازوکاری الکتریکی و شیمیایی هستند که تغییرات آن باعث فعال شدن مغز و تحت تاثیر قرار دادن رفتار می شود. به وجود آمدن نابهنجاری در عملکرد الکتریکی و شیمیایی سلول های عصبی و مغز باعث ایجاد اختلالات روانشناختی می شود. اعتقاد بر این است که کاهش یا افزایش الگوهای عملکرد الکتریکی و شیمیایی سلول های عصبی مغز را می توان با تجویز داروهای مختلف طبیعی کرد. این طبیعی کردن الگوی عملکرد الکتریکی و شیمیایی باعث رفع علائم و نشانه های بیماری های ناشی از آنها می شود.
افسردگی از جمله اختلالاتی است که در آن تعادل الکتریکی و شیمیایی مغز به هم می خورد. سروتونین یکی از مهمترین مواد شیمیایی در مغز است که مطالعات نقش آن در افسردگی را نشان داده اند. نوراپی نفرین نیز از جمله این مواد شیمیایی است. پزشکان از راه تجویز داروهایی که روی این مواد تاثیر دارند، باعث تعدیل فعالیت سلول های عصبی و مغز می شوند. این تعدیل با کاهش یا رفع علائم همراه است.
یکی از مشکلاتی که مصرف داروهاس ضدافسردگی را در بسیاری از بیماران با مشکل مواجه می کند، مدت زمانی است که باید مصرف شود تا اثر آن شروع شود. اعتقاد بر این است که هر دارو برای اینکه مقدارش در بدن به حالتی پایدار برسد و اثرات درمانی آن شروع شود، باید دو هفته تا چهار هفته از مصرف آن گذشته باشد. این مدت زمان ی تواند بسته به نوع اختلال، شدت علائم، شرایط فیزیکی بدن مصرف کننده و شرایط زندگی او کمتر یا بیشتر باشد.
از سوی دیگر، عوارض جانبی ناشی از مصرف داروهای ضدافسردگی باعث تمایل کمتری به سمت آنها شده است. کاهش یا افزایش خواب، خشکی دهان، تهوع و سرگیجه، کاهش یا افزایش اشتها، لاغر کردن یا چاق کردن، منگی و… از جمله عوارضی هستند که بیماران افسرده معمولا از آنها شکایت دارند. در برخی موارد، عوارض جانبی به گونه ای است که تحمل آن برای فرد افسرده امکان ناپذیر است. به همین دلیل بسیاری از این افراد تمایل به روش های دیگر درمانی دارند.
وابستگی به داروها و طولاتی مدت بودن مدت درمانِ درمان های دارویی از دیگر معایبی است که تمایل افراد مبتلا به افسردگی در دریافت دارو درمانی را تحت تاثیر قرار می دهد.
«درمانهای بدون داروی افسردگی بر پایه فناوری روز و با کمترین عارضه هستند.»
هر چند داروها از سابقه بیشتری در درمان مشکلات افسردگی در بیماران برخوردار هستند، با این حال، در دهه های اخیر و با طراحی ابزارهای غیر دارویی در درمان اختلال افسردگی، شاهد تمایل بیشتر بیماران برای دریافت درمان های غیردارویی هستیم. مصرف درمان های دارویی به ویژه به دلیل عوارض جانبی که برای بیماران افسرده دارند، آنها را به سمت دریافت درمان های غیر دارویی سوق داده اند. تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای یا TMS از جمله درمان هایی است که با نتایج درمانی خوبی در بیماران با اختلال افسردگی همراه بوده است. این روش توانسته است در درمان بیماران افسرده مقاوم به درمان (بیمارانی که درمان هایی مانند دارو درمانی روی بهبود علائمشان تاثرگذار نبوده است) تاییدیه سازمان غذا و داروی ایالات متحده را بگیرد.
تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای از روش های غیر دارویی است که از راه سیم پیچی که دارد، امواج الکترومغناطیسی را تولید و به مغز بیمار منتقل می کند. در این روش ما شاهد عبود موج تولید شده از جداره جمجمه و رسیدن آن به لایه های بالایی مغز هستیم. نواحی مغزی که تغییر عملکرد الکتریکی و شیمیایی آنها باعث ایجاد علائم بیماری شده اند. در این روش براساس نوع علائم و مشکل روانشناختی که مراجعه کننده دارد، ناحیه مغزی مخصوص تحریک یا بازداری می شود. از آنجایی که عملکرد نیمکره چپ بیماران افسرده کاهش می یابد، ما شاهد به کارگیری امواج تحریکی TMS در نیمکره چپ و بهبود علائم افسردگی در این بیماران هستیم.
در ادبیات درمانی، به درمان TMS در بیماران، rTMS یا تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر گفته می شود. منظور «مکرر» در این عنوان، این است که بیمار برای بهبود در علائمش لازم است تا بصورت مکرر و در جلسات تعیین شده ای برای دریافت تحریک به مرکز خودمات درمانی مراجعه کند. در واقع میزان دُوزی که فرد دریافت می کند، مهم است. بیمار افسرده باید بصورت مکرر و در جلسات مخصوص به خودش تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای دریافت کند.
این درمان در مرکز آتیه به صورت تخصصی و توسط متخصصان TMS در تعداد جلسات مشخص و تحت نظارت سوپرویژن بخش انجام می شود.
اگر تمایل دارید که همکاران ما با شما تماس بگیرند و اطلاعات بیشتری در مورد درمانهای مدرن افسردگی در اختیار شما بگذارند کافی است که فرم زیر را پر کنید.
«رواندرمانی مکمل سایر روشهای درمانی است و استمرار در جلسات رواندرمانی بسیار مهم است.»
درمان های روانشناختی، خط دیگر درمان در اختلال افسردگی هستند که تحقیقات مختلف اثربخشی آن ها را نشان داده است. درمان های دارویی و تحریک مغزی روی ویژگی های زیستی عملکرد مغز افراد افسرده تاثیر می گذارند. این تاثیرگذاری علاوه بر بهبود عملکرد مغز با بهبودی علائم روانشناختی نیز همراه است. با این حال، سایر ابعاد اختلال افسردگی، مثلا: مهارت های حل مسائل بین فردی، الگوهای رفتاری افسرده تکرار شونده، سبک های عاطی ارتباطی فرد افسرده و تاثیر آن در ارتباط با خود و دیگران و… ، در این درمان ها پوشش داده نمی شوند. روان درمانی و مشاوره فردی و گروهی می تواند چنین موضوعاتی را پوشش دهند. در مواردی نشان داده شده است که در برخی از شکل های افسردگی، روش های روان درمانی مانند CBT به اندازه دارو درمانی موثر بوده اند. با این حال، درمان همزمان با درمان های زیستی و روان درمانی اثربخشی بیشتری داشته است.
2 دیدگاه
بسیار مطلب کامل و ارزشمندی بود. ممنون از سایت خوبتون
سلام دوست عزیز , ممنون از لطفتون
خوشحالیم که تونستیم رضایت شمارو جلب کنیم